اخيرا شبکه چهار سيما، در برنامه سينما ۴، بدون هيچ توضيح، تفسير و نقدي بر محتواي سياسي فيلم، فيلمي سينمايي پخش کرد که صريحا به تطهير فراماسونري انگلستان و لندن (مرکز و مهد فراماسونري در جهان) مي پردازد: فيلم سينمايي «شرلوک هولمز» (Sherlock Holmes) محصول ۲۰۰۹، به کارگرداني «گاي ريچي» (Guy Ritchie).

کارگردان  کابالائيست اين فيلم، تا مهرماه سال ۱۳۸۷ به مدت هشت سال، همسر مدونا، خواننده معروف کابالائيست بود. ريچي، سازنده کليپهاي مدونا نيز بود. ريچي با توليد فيلم شرلوک هولمز و نمايش تعلق خاطرش به فراماسونري در اين فيلم، نشان داد که برخلاف ادعاي زباني خداحافظي اش با کابالا، هنوز سرسپرده اين جريان است. (کابالا، مکتبي جادويي و رازآميز است که به عنوان عرفان يهودي معرفي مي شود و مطالعه تاريخ سازمان فراماسونري نشان مي دهد که اين سازمان از دل مکتب کابالا در آمده است.)

تا آنجا که مطلعيم يک فيلم سينمايي تا به مرحله پخش در سيما برسد، از چندين فيلتر عبور مي کند و چندين کارشناس در مورد پخش آن نظر مي دهند. اصلا باورنمي کنيم حتي يک نفر از اين کارشناسان و ناظران صداسيما نفهميده باشند که اين فيلم چقدر وقيحانه به تطهير فرقه شيطاني-صهيوني فراماسونري مي پردازد! متاسفانه ،بايد نمايش اين فيلم را از سيماي جمهوري اسلامي، به حساب نفوذ گسترده ضدانقلاب و فراماسونهاي شيطان صفت در سازمان صداوسيما گذاشت. پخش اين فيلم از صداوسيما، نمايش قدرت و دهن کجي فراماسونها به مردم مسلمان ايران است و صدايي که از اين نمايش قدرت به گوش مردم مي رسد اين است: «ما فراماسونها در صدا و سيماي جمهوي اسلامي هستيم. جايمان محکم است، کسي نمي تواند رد ما را بگيرد و شما هم هيچ غلطي نمي توانيد بکنيد. ما داريم با اخته کردن و بي خاصيت کردن صداوسيما، پروژه نابودي جمهوري اسلامي از درون را پيش مي بريم.»

در فيلم جديد «شرلوک هولمز»، فراماسونري تشکيلاتي با ويژگيهاي زير معرفي مي شود:

۱- هرچند فراماسونري در رده هاي بالاي حکومتهاي غربي نفوذ دارد، ولي اين نفوذ، نفوذي ضعيف و شکننده است. به عبارت ديگر، فراماسونري نفوذ دارد، ولي سلطه ندارد. بر اساس اين فيلم، فقط عده معدودي از هيئت حاکمه انگليس در قرن نوزدهم، فراماسون هستند(!) و به همين دليل است که مي بينيم «بلک وود»، رئيس جديد لژ فراماسونري لندن (که در فيلم با عبارت تمپل - معبد- از اين لژ ياد مي شود)براي ايجاد نظم جديد جهاني مورد نظر خود، قصد دارد هيئت حاکمه انگليس و کشورهاي غربي را نابود کند. برنامه اصلي او که به روش نامشروع بر تشکيلات فراماسونري لندن سيطره پيدا کرده است، کشتن يک جاي تمام هيئت حاکمه انگليس در جلسه پارلمان اين کشور است که البته ناکام مي ماند.

آمريکا هم بر اساس سخنراني بلک وود در لژ، فقط مدت زماني کوتاه در اختيار ماسونها بوده است و حالا در قرن نوزدهم، از سيطره ماسونها خارج شده است! (البته بلک وود کلمه آمريکا را به صراحت به کار نمي برد بلکه با عبارت «کلوني ما در آن سوي اقيانوس اطلس» از آن ياد مي کند.)

۲- اهرم اصلي فراماسونري در پيشبرد مقاصد خود، نه برنامه ريزي هاي واقع بينانه و بلند مدت فرهنگي و اقتصادي و سياسي که شعبده بازيهاي احمقانه است. شعبده هايي که ظاهر سحر و جادو دارند و ارتباط  فراماسونري را با شيطان و ارواح شرير تداعي مي کنند، ولي در حقيقت استفاده از فرمولهاي شيميايي و علمي هستند.

۳- فراماسونها موجودات عجيب و غريب و مرموزي هستند ولي با اين حال در مجموع سرشان به کار خودشان گرم است، به سرگرميهاي شبه جادويي مشغولند و خطري ندارند. خطر فقط در آنجايي است که کسي از آنها استثنائا بخواهد از اين شعبده هاي سحرنما و به ظاهر شيطاني ولي در واقع علمي، سوءاستفاده کند.

نتيجه اي که از اين سه خصلت در ذهن مخاطب القا مي شود اين است که شهر در امن و امان است، خطري از جانب فراماسونها وجود ندارد و لازم نيست که فراماسونها را چندان جدي بگيريم.

حامد شهرآئيني

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: